امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

يكي از همين روزها...........

عيد قربان مبارك

اي عزيزان به شما هديه ز يزدان آمد عيد فرخنده نوراني قربان آمد حاجيان سعي شما شد به حقيقت مقبول رحمت واسعه حضرت سبحان آمد عيد قربان به حقيقت زخداوند كريم آفتابي به شب ظلمت انسان آمد جمله دلها چو كويري است پراز فصل عطش بر كوير دل ما ، نعمت باران آمد خاك مي سوخت در اندوه عطش با حسرت نقش در سينه ي اين خاك گلستان آمد امر شد تا كه به قرباني اسماعيلش آن خليلي كه پذيرفته ز رحمان آمد امتحان داد به خوبي به خدا ابراهيم جاي آن ذبح عظيمي كه به قربان آمد آن حسيني كه ز حج رفت سوي كربلا به خدا بهر سرافرازي قرآن آمد       ...
4 آبان 1391

دل نوشته اي بعد از مدتها ....................

امروز اومدم بعد از مدتهاي زيادي كه به وبلاگت سر نزده بودم اومدم تا بنويسم ناراحت نشي چرا سر نزدم آخه گفته بودم تا نيومدي نيام وبت الانم كه اومدم نمي دونم هستي يا نه ممكن باشي ممكن هم هست نباشي امروز روز 36 پري هستم و 7روزه كه پري خانم نيومده تا شنبه صبر مي كنم بعد مي رم آز مي دم ببينم شما اومدي يا نه البته اميدوارم كه اومده باشي و دل من و بابايي رو اين ماه شاد شاد كني خدايا خداوندا خودم و سپردم به خودت تا برام بهترين رو رقم بزني كه تو دانا و توانايي هر چي بشه راضيم به رضايت خداجونم ........................ ...
3 آبان 1391

پدرم ...تاج سرم ......

هميشه مادر را به مداد تشبيه مي كردم كه با هر بار تراشيده شدن ، كوچك و كوچكتر مي شود ........... ولي پدر ..... يك خودكار شكيل و زيباست كه در ظاهر ابهتش را هميشه حفظ مي كند، خم به ابرو نمياورد وخيلي سخت تر از اين حرفهاست، فقط هيچكس نمي داند كه چقدر ديگر مي تواند بنويسد .................. ...
18 خرداد 1391

نردبان دلم شكسته است

نردبان دلم شكسته است مي شود براي من كمي  دعا كني؟ يا اگر خدا اجازه مي دهد كمي به جاي من خدا خدا كني ؟ راستش دلم مثل يك نماز بين راه خسته و شكسته است ميشود براي بي قراري دلم سفارشي به آن رفيق با وفا ( خدا ) كني ................................. ...
18 خرداد 1391

بدون عنوان

قويترين آدم جهان اوني نيست كه 250كيلو رو يه ضرب بزنه قويترين آدم جهان رنيكه با وجود نامرديها ، مزاحمتهاي اطرافيان ،زورگويي و ترس، هنوز تو اين جامعه درس مي خونه ! رانندگي ميكنه، كار مي كنه ، عاشق مي شه ، اعتماد مي كنه ، مادر مي شه و به بچه اش ياد مي ده ................... انسان باشه ................   ...
23 ارديبهشت 1391